از شمارۀ

حکایت کاغذها و قلم‌ها

دیگرنگاریiconدیگرنگاریicon

قدم‌زدن در رویا

نویسنده: شادی اسعدی

زمان مطالعه:7 دقیقه

قدم‌زدن در رویا

قدم‌زدن در رویا

ژانر فانتزی در دهه‌های اخیر تغییراتِ بسیاری را تجربه کرد، اما هنوز که هنوز است واژه‌ی «فانتزی» تصاویری از اژدها، قلعه‌ها، قهرمانانِ شمشیر به‌دست و سرزمین‌های باستانی و جادویی را به ذهن متبادر می‌کند. پدیده‌های رسانه‌ایِ بزرگی مثل «هری پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» کمک کردند تا داستان‌های فانتزیِ قرون وسطایی بیش‌تر از قبل بین مردم جریان پیدا کند. اگر امروز به بخش محصولاتِ کودک در هر مغازه و فروشگاهی نگاهی بیندازید، نمونه‌های کمی‌تلطیف‌شده از سحر و جادوی قرون‌ وسطایی را می‌بینید که برای کودکانِ سنینِ مختلف طراحی شده‌اند. سؤال این‌جاست که چطور تخیلِ جهان‌های شبه‌قرون‌وسطایی و تقریباً بریتانیایی، جایگاهی مهم در فرهنگِ جهانی پیدا کرد؟ از قضا، گونه‌ی امروزیِ این ژانرِ محبوب و رام‌نشده، که اغلب با مضامینی کودکانه و گریزگرایانه (فرار از واقعیات) همراه است؛ از یکی از ممتازترین فضاهای نخبگانی و آکادمیکِ جهان ریشه گرفته است.

 

ادبیاتِ فانتزی از دلِ میراثِ پژوهشی و داستانیِ دو پژوهش‌گر قرون وسطا و استاد دانشگاه آکسفورد شکل گرفته‌ است؛ یعنی، جی آر آر تالکین و سی‌. اس. لوئیس. تالکین و لوئیس دو دوست، دو همکار و دو عضو گروه ادبی «اینکلینگز» بودند که گاه‌‌به‌گاه در آکسفورد پیش‌نویس‌های شعرها و داستان‌های‌شان را برای هم‌دیگر می‌خواندند.

 

Summer Olympics Opening Ceremony 2012

 

در همان‌جا بود که اولین آثار بنیان‌گذارانِ ژانر فانتزی خلق شد و مورد بررسی قرار گرفت؛ رمان‌های «سرزمین میانه» تالکین که با «هابیت‌» در سال 1937 شروع شد و با ارباب حلقه‌ها و «سرگذشت نارنیا»، رمانِ تخیلی و کودکانه‌ی لوئیس، در دهه‌ی 1950 ادامه یافت. برایان آتبری، محقق آمریکایی، درباره‌ی نقش پررنگ تالکین در ژانر فانتزی می‌گوید: "دنیای فانتزی‌ها نه بر اساس مرزهایی به‌خصوص، بلکه بر اساس یک مرکز تعریف می‌شود؛ و آن مرکز، سرزمین میانه‌ی تالکین است. فرمی که او خلق کرد، الگوی ذهنی ما از یک دنیای تخیلی را شکل داد". کتاب‌های لوئیس اما، هم در ادبیات کودکانه و هم ادبیات فانتزی، مشهور و مثال‌زدنی هستند. داستان‌ها در یک طرح داستانی تکرارشونده روی می‌دهند؛ جایی که کاراکترهای کودک از جهان واقعی بیرون می‌آیند تا در یک سفری ماجراجویانه جهانی قرون‌وسطایی و ماورایی را نجات دهند.

 

اما چیزی که کم‌تر از آن سخن می‌رود این است که تالکین و لوئیس برای مدرسه‌ی زبان انگلیسی آکسفورد، برنامه‌ی درسی‌ای را طراحی کردند و از طریق آن، دومین نسل از مهم‌ترین نویسنده‌های ادبیات فانتزی کودکانه را تعلیم دادند. سال 1931 این برنامه، که تنها بر قرونِ وسطا متمرکز بود، به اجرا درآمد و تا سال 1970 مطالعات و ارزیابی دانشجویان بر اساس آن انجام می‌شد. تالکین و لوئیس در داستان‌های خود، مکرراً به آثاری که در چارت درسی قرار داده بودند، گریزی می‌زنند و آکسفوردی‌های نسل بعد نیز در آثار تخیلی‌شان از منابع قرون وسطایی کمک می‌گیرند. بنابراین تالکین و لوئیس موفق شده بودند به‌صورت دو جانبه، یعنی هم در دانشگاه و هم خارج از آن، تخیل‌زدایی، نسبی‌گرایی و ترقی‌خواهی‌ای را که در مدرنیته‌ی قرن 20 می‌دیدند و از آن انزجار داشتند؛ مورد حمله قرار دهند.

 

تالکین در مقاله‌ای که در دهه‌ی 1930 درباره‌ی اشعار انگلیسی کهن نوشت؛ منتقدان را به‌خاطر کم‌اهمیت‌جلوه‌دادنِ اژدها و غول‌های افسانه‌ایِ حماسه‌ی «بیوولف» (Beowulf) و تقلیل‌دادنِ آن‌ها به «موجوداتی ازمُد‌افتاده» نقد و سرزنش کرد. لوئیس هم در کتاب «تجربه‌‌ای در باب نقد» (1961) از اهلِ ادبِ مدرنیست انتقاد کرد و طرف‌دارانِ نویسنده‌های معاصر مثل تی.اس.الیوت را به‌سخره گرفت. جایی در همان کتاب، لوئیس می‌گوید: "در حالی‌که عده‌ای از اعضای خانواده در طبقه‌ی پایین آثار معاصر را می‌خوانند، تنها تجربه‌‌ی حقیقیِ ادبی در اتاق پشتی اتفاق می‌افتد؛ جایی که پسرکی زیر لحاف و نور چراغ‌قوه، مشغولِ خواندنِ «جزیره گنج» است."

 

زمانی‌که فرهنگِ ادبیاتِ مدرن، افتادن در سراشیبیِ زوالِ اخلاقی را تسریع می‌کرد، تالکین و لوئیس رستگاری را در لذتِ اصیل و کودکانه‌ی ماجراجویی و قصه‌های خیالی در سرزمین‌های قرون‌وسطایی می‌دیدند. خوانندگانِ کوچک، هابیت‌ و بعدتر ارباب حلقه‌ها و سرگذشت نارنیا را با اشتیاق فراوان می‌خواندند؛ همین‌طور آثارِ فانتزی نویسنده‌های معاصر را که به سبک تالکین و لوئیس می‌نوشتند. این نویسنده‌ها، همان دانشجویانِ کارشناسی آکسفورد هستند که برنامه‌ی درسیِ تالکین و لوئیس را دنبال می‌کردند. در همان حال که مدرنیسم رسماً آغاز شده بود و نظریه انتقادی در حال رشد بود؛ آکسفورد دانشجویانش را به خوانش و تحلیلِ آثار انگلیسی باستان هم‌چون بیوولف، «سر گوِین و شوالیه سبز»، «سر اورفئو»، «مرگ آرتور» و «سفرها»ی سِر جان مَندویل ملزم می‌کرد. لوئیس و تالکین پیام‌های اخلاقی و مضامین «وطن‌پرستانه‌» را در ماهیتِ ملیِ این داستان‌های کهن و تخیلی شناسایی می‌کردند. البته گذشته‌ای که آن‌ها به تصویر می‌کشیدند، دقیقاً همان انگلستانِ قرون‌وسطایی نبود؛ بلکه انگلستانِ ساخته‌ی خیالِ شاعران بود: قلمرویی جادویی، مملو از دلاوری، عدالت و افسانه.

 

برنامه‌ی‌‌ آموزشی آکسفورد که حدود 40 سال به‌صورت رسمی تدریس می‌شد، آثار فانتزیِ قرون‌وسطایی را به‌عنوان نمونه‌های بی‌نظیر ادبیات انگلیسی به دانشجویانِ نسل‌های بعد معرفی کرد. بعدتر بعضی از همین دانشجویان از جمله دایانا وین جونز، سوزان کوپر، کوین کراسلی-هالِند و فیلیپ پولمن، خود به نویسندگانِ آثارِ محبوب فانتزی و کودکانه تبدیل شدند و مورد تحسینِ بسیاری قرار گرفتند. همه‌ی آن‌ها باورهای حاکم بر قصه‌های کهن را محترم می‌شمردند و این اندیشه‌ی تالکین را پایه‌ی تفکر خود قرار دادند: "یک‌چیز را هیچ‌گاه نباید مورد تمسخر قرار داد؛ و آن «جادو»ست. این پدیده‌ی اعجاب‌انگیز را باید جدی گرفت؛ نه به‌ آن خندید و نه آن را کم‌اهمیت جلوه داد." نسل دوم نویسندگانِ آکسفورد، گه‌گاه به تحصیلاتشان که متأثر از داستان‌های فانتزی بود، اشاره کرده‌اند. مثلاً جونز در سخنرانی‌ای در سال 1997 اعتراف می‌کند که ادبیات قرون‌وسطایی، که به‌واسطه‌ی برنامه‌ی‌ آموزشی آکسفورد آن‌ها را مطالعه کرده، الهام‌بخشِ نوشته‌هایش بودند؛ او می‌گوید: "گونه‌ای که نویسندگان این دوره روایتِ داستان را پیش می‌بردند، عجیب متفاوت و شگفت‌انگیز است". 

 

 

جونز در کتاب «قلعه متحرک هاول» (1986) کهن‌الگوی «بانوی نفرت‌انگیز» را، که دچار تحولِ سحرانگیزی می‌شود، به‌کار می‌گیرد تا نشان دهد که چطور زیبایی و سال‌خوردگی بر آزادیِ زنان و توانایی‌شان برای انجام اعمال قهرمانانه اثر می‌گذارد. جونز ادبیات کودک را بستری مناسب برای چنین موضوعاتی می‌دانست و باور داشت که "کودکان به‌خاطر طبیعت، موقعیت و غریزه‌ی‌شان بیش‌تر از بقیه‌ی انسان‌ها در دنیای قهرمان‌وار و افسانه‌ای سر می‌کنند" ادبیاتِ داستانیِ بزرگ‌سالان، به‌خصوص آن‌هایی پس از ظهورِ مدرنیسم خلق شدند، ظاهراً چنین فضایی برای این‌گونه نوشته‌ها ندارند.

 

پولمن هم با نظرِ جونز موافق بود و در سال 1996 مدعی شد که روایتِ داستان‌های ادبیِ بزرگ‌سالان انگار به‌زور در متن گنجانده شده و چیزی که بیش از روایت اهمیت دارد، سبک، تکنیک و دانش ادبی‌ست. او می‌گفت خوانندگان هنوز به "لذت و شوقِ ارتباط با چیزی فرای دنیای خود نیاز دارند" و این‌طور که معلوم است "ادبیات کودک آخرین محفلِ باقی‌مانده برای انجام چنین ایده‌هایی‌ست".

 

میراثِ آکسفورد در قرن 21 هم ادامه پیدا کرد. مراسم افتتاحیه‌ی بازی‌های المپیک 2012، که در لندن برگزار شد، مثالی از زنده‌بودنِ همین میراث است. نمایش با یک داستانِ قرون‌وسطایی شروع شد و چندین‌بخش مهم از برنامه به جادو و ادبیات کودک انگلستان اختصاص یافت. در این قسمت تصویر جی.کی. رولینگ روی صفحه‌ی مانیتورهای عظیم استدیوم به‌نمایش در می‌آید که در حال خواندنِ بخشی از داستانِ «پیتر پن»، اثر جی.ام. بری، است. در همین حال نبرد میانِ ولدمورتِ بزرگِ بادی و گروه‌هایی از «مری پاپینز»های در حال پرواز در میانه‌ی استدیوم به اوج می‌رسد. این جنگِ جادویی برای حفظ سلامتی و امنیتِ بچه‌های پیژامه‌پوشی رُخ می‌داد که هم‌زمان که جنگ در بالا ادامه داشت، روی زمین دور هم جمع شده بودند. در این نمایش مکرراً از مضامین سحر و جادو، اندیشه‌های قرون‌وسطایی و دنیای کودکی استفاده می‌شد تا ابدیت، اهمیت بین‌المللی و آینده‌ی هیجان‌انگیز بریتانیا را مطالبه کنند.

 

 

اگرچه بسیاری از آثار نویسنده‌های قرن بیست‌و‌یکمی از پایه‌های ژانر فانتزی عبور کرده و دور شدند، اما هم‌چنان اصولِ کلیدیِ برنامه درسیِ آکسفورد را حفظ و احیاء می‌کنند. نوشته‌های‌شان این پیامِ مدرسه‌ آکسفورد را یادآوری می‌کند که برای درکِ بهتر تجربیاتِ کنونی، مهم است که چطور گذشته را به کودکان عرضه می‌کنیم و هم‌چنین این باور که دانش عمیق و تحول‌آفرین از میان خواندنِ نوشته‌هایی یافت می‌شود که از جادو برای کشفِ نقاط دور از دسترسِ تخیل استفاده می‌کنند. از این نظر، تکاپوهای تالکین و لوئیس با زنده‌کردنِ قصه‌های کهن و به‌این ترتیب تغییر دادنِ جهان، به‌طرز حیرت‌انگیزی موفقیت‌آمیز بوده است. و حالا این‌ پیام‌ها با همان میزان موفقیت در نوشته‌های امروزی در حال بازبینی‌ست تا نگرش‌های تازه‌ به فانتزی و تخیل را گسترش دهد و زندگیِ روزمره‌ را مسحور خود کند.

شادی اسعدی
شادی اسعدی

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.